دلنبشته های تابناک

ساخت وبلاگ
یکی از دوستان، در یکی از شبکه های اجتماعی، پیام زیر را همرسانی کرده بود:ایران بدون زباله از اول اردیبهشت با مشارکت 80 میلیون ایرانیدر کشور سوئد انجمنی هست به نام "دست کم روزی یک زباله از زمین بردار!"روزی در تلویزیون سوئد با یکی از مسئولان این انجمن گفت و گویی صورت گرفت. خبرنگار پرسید: "به نظر شما اگر روزی یک زباله از زمین بردارید، سوئد به بهشت تبدیل می شود؟"عضو انجمن پاسخ داد: "نه، اعضای این انجمن انسان های متوهمی نیستند! اما ما به این اعتقاد داریم که اگر کسی روزی یک زباله از زمین بردارد، خودش هرگز زباله ای روی زمین نمی اندازد. ما آموزش می دهیم، آن هم با عمل..."بیاییم ایران را تغییر دهیم.آیا نمی توانیم ما هم هر روز یک زباله از زمین برداریم؟ و زباله را بر روی خاک ایران قرار ندهیم؟به نام و یاد خدا از اول اردیبهشت 1401 شروع می کنیم و همرسانی می کنیمایرانی عزیز از همین الان زباله ای را بردار و هرگز بر خاک ایران زباله نریزاین پیامی است برای همه ایرانیانپیشنهاد طرح ایران بدون زباله را در اول اردیبهشت با همکاری هشتاد میلیون ایرانی آغاز کنیم.آیا با ایرانی پاک موافقید؟پس این پیام را برای ایرا دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 135 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 11:48

سه اتصال نخست سرم در بیمارستان دولتی انجام شد که انصافا، نسبتا، از انجام کار راضی بودیم.این نسبتا را هم به خاطر این به کار بردم که به دلیل نازک بودن رگ های بیمار، کار تزریق گاه با مشکل مواجه شده و تنها پس از چند بار آزمون و خطا میسر می گردید.( بعضی ها، در نهایت بد بینی، بدنش را سوراخ سوراخ کردند تا سرم وصل کنند را در چنین مواقعی به کار می برند)با وجود این و علیرغم اینکه هر بار اتصال برای ما حدود 90 تا 100 هزار تومان تمام می شد به تعطیلی پنجشنبه جمعه برخورد نموده و مجبور شدیم دو تزریق و اتصال باقیمانده را در مکانی دیگر صورت دهیم.خوشبختانه، یک بیمارستان خصوصی خوب و معروف در نزدیک خانه ما قرار داشت و بسیار امکان داشت کار ما را به نحو احسن راه بیندازد.در پذیرش کسی نبود و لذا مردی که لباس سفید بر تن کرده و متوجه انتظار و سر گشتگی من شده بود به فوریت به یاری من شتافت.مرد، بسیار مودبانه، "کمکی از دست من ساخته است؟" گفت و پس از شنیدن مشکل مرا مطلع نمود که حتما می تواند کمک کند و حتی در عدم حضور وی هم، من و بیمار کاملا قادر هستیم از خدمات همکار او نهایت بهره را ببریم.با این حال؛ مرد در جواب س دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 141 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 11:48

از کسی فرق "خر" و "گاو" را می پرسند و او چنین جواب می دهد:"خر" هنگام عبور از خیابان به راست و چپ خود نگاه کرده و در صورت عدم مشاهده اتومبیل های گذری پای در گذرگاه می گذارد و این در حالی است که "گاو" چنین کاری نکرده و به یکباره عین "خر" وارد خیابان می شود!طنز بالا حکایت کسانی است که به چیزی اعتقاد قلبی دارند، اما چیز دیگری را بر زبان می آورند. در این باب، داستان زیر بهتر و مودبانه تر ساخته و پرداخته شده است:پسر بزرگ سیب بزرگ را خودش خورد و سیب کوچک را به برادر کوچک داد. برادر کوچک اعتراض کرد و گفت: " کار درستی نکردی که سیب بزرگ را خودت خوردی و سیب کوچک را به من دادی!"برادر بزرگ در پاسخ گفت: "خبً! تو اگر جای من بودی چه می کردی؟"برادر کوچک گفت: "معلوم است. سیب کوچک را خودم می خوردم و سیب بزرگ را به تو می دادم"برادر بزرگ گفت: "پس اعتراض تو در چیست، چون الان هم همینطور شده است. سیب بزرگ به من رسیده و سیب کوچک ارزانی تو شده است"متاسفانه در جامعه ایرانی از مکالمات اینگونه کم اتفاق نمی افتد؛ زیرا ما آنچنان عادت کرده ایم زبان توی دهان را کنار گذاشته و با زبان بدن و ایما و اشاره با یکدیگر مکال دلنبشته های تابناک...
ما را در سایت دلنبشته های تابناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6delnebeshtever15 بازدید : 190 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 11:48